http://s9.picofile.com/file/8278459018/zohoor.zip.html
==================گل نرگس کجایی تو ، چراجانم نمی آیی ؟
دراین غمزاردنیایی چرا صد گل نمی کاری
بیا و پر گلستان کن ، گل نرگس که رعنایی
فدای قدّ رعنایت گلستان را تو زیبایی
قد م برچشم بیمارم بنه زین پس که می آیی
نما خوشبو مشامم را از آن الطاف والایی
نشان از بی نشانی ها نشان بردیده ی جانم
حدیث آشنایی ها تو برپاکن که رعنایی
رود از دیدگان خوابم که هر لحظه تو می آیی
نمی خوابم که می آیی ، نمی دانم که می خوابی
خجالت می کشم هر دم ازآن چشمان پرنورت
چو می دانم نمی بینم ، چو می بینم نمی آیی
گل نرگس چه رعنایی ، چه والایی ،چه زیبایی
یقین دانم که می آیی،که می آیی،که می آیی
یابن الحسن(عج) سلام شهیدان نثار توست
دل های پر ز غصّه، همه بیقرار توست
چشم امید ماست به دست تو ای امام
بگذار پا به دیده که آنجا دیار توست
یابن الحسن(عج)، امام زمان، یوسف بتول(س)
صیاد دل تویی و دل ما شکار توست
با دست حیدری بکن از ریشه ظلم را
این فن و این هنر همه در ذوالفقار توست
باید خودت برای ظهورت دعا کنی
چون مستجاب دعوه تویی، کار کار توست
جانها فدای نام تو ای یابن فاطمه(س)
دار و ندار ما همه در اختیار توست
ما عاشقیم و در همه ی عمر چشم ما
هر صبح و شام بر در و در انتظار توست
با اذن حق اگر که نفس می کشیم ما
آقا قسم به عشق که از اعتبار توست
روزی که پا به عالم خاکی گذاشتیم
دل شد اسیر و تا به ابد هم دچار توست
ای ساکن دلی که دل از ما ربوده ای
پنهان ز دیده ای و دل ما کنار توست
ای خوش به حال آن که تویی یار و یاورش
خوشتر هر آن که در همه ی عمر یار توست