گل نرگس کجایی تو

چرا جانم نمی آیی؟

گل نرگس کجایی تو

چرا جانم نمی آیی؟

گل نرگس کجایی تو

گذشت عمرم ز نیمه و نیامدی

طبقه بندی موضوعی

۱۰ مطلب با موضوع «motaleeh» ثبت شده است

نبرد تن با تانک

🌷نحوه شهادت شهید علم الهدی


نبرد تن با تانک


🌴صدای #تانکهای آن طرف جاده به گوش می رسید. #تیراندازی لحظه ای متوقف نمی شد. راه افتادیم، با اینکه می دانستیم امید برگشت نیست، ولی رساندن «آر. پی. جی» به «علم الهدی» ما را مصمم به پیش می برد. به جاده که رسیدیم، توانستیم #تانکهایی را ببینیم. به جز چند تایی که در حال سوختن بودند، بقیه غرش کنان به پیش می تاختند. چشمم به حسین (علم الهدی) که افتاد، خستگی از تنم در آمد. آر. پی. جی بر دوشش بود و پشت خاکریز دراز کشیده بود. 

🔹در امتداد خاکریز غیر از حسین حدود ده نفر دیگر هنوز زنده بودند واز همه گروه همین ده نفر مانده بودند. حتی یک جسد بر زمین نمانده بود. پیدا بود که بچه ها با گلوله مستقیم تانک ها از پای در آمده بودند. تانک های سالم از کنار تانک های سوخته عبور می کردند و به طرف خاکریز علم الهدی پیش می آمدند. حسین و افرادش هیچ عکس العملی نشان نمی دادند. «روز علی» که حسابی نگران شده بود، آر. پی. جی را از من گرفت و به تانک ها نشانه رفت. دست روز علی را نگه داشتم و گفتم: کمی دیگر صبر کن، شاید بچه ها برنامه ای داشته باشند و او پذیرفت.

🔹 #تانکها به حدود پنجاه متری خاکریز رسیده بودند که یکباره حسین از جا بلند شده و نزدیک ترین تانک را نشانه گرفت. #گلوله درست به وسط تانک خورد و آن را به آتش کشید. غیر از #حسین دو نفر دیگر که آر. پی. جی داشتند، دو تانک دیگر را نشانه رفتند و هر دو را به آتش کشیدند. بقیه تانک ها سر جایشان ایستادند و ناگهان #خاکریز را به گلوله بستند. خاکریز یکپارچه دود شد و بعید بود کسی سالم مانده باشد.

🔸روز علی بلند شد و نزدیک ترین تانک را نشانه رفت و با اینکه فاصله کم بود، تانک را از کار انداخت. قامت حسین دوباره از میان دود و گرد غبار پشت #خاکریز پیدا شد و یک تانک دیگر با #گلوله حسین به آتش کشیده شد. پیدا بود که از همه افراد گروه فقط روز علی و حسین زنده مانده اند. حسین از جا کنده شد و خود را به خاکریز دیگر رساند. تانک ها هنوز ما را ندیده بودند. پیشروی تانک ها دوباره شروع شد. #حسین پشت خاکریز خوابیده بود. تانک به چند متری خاکریز که رسید، حسین گلوله اش را شلیک کرد. دود غلیظی از تانک بلند شد. تانک دیگری با #سماجت شروع به پیشروی کرد.

🔹علی که آر. پی. جی را آماده کرده بود، از خاکریز بالا رفت و آن را هدف قرار داد. تانک به آتش کشیده شد و چهار تانک دیگر به ده متری حسین رسیده بودند. حسین از جا بلند شد و آخرین گلوله را رهاکرد. سه تانک باقیمانده در یک زمان به طرف حسین #شلیک کردند. گلوله ها خاکریزش را به هوا بردند. گردو خاک کمی فرو نشست، توانستیم اول آر. پی. جی و سپس حسین را ببینیم. جسد حسین پشت #خاکریز افتاده بود و #چفیه صورتش را پوشانده بود. یکی از تانک ها به چند متری حسین رسیده بود و می رفت که از روی پیکر حسین عبور کند.


#_نحوه_شهادت

#_شهیدسیدحسین_علم_الهدی

https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/11135

در توضیحات این شرکت آمده است

ما نسیه کار می کنیم پس کارمان شرعی است

نسیه باید بین خریدار و فروشنده جاری گردد

در حالی که این شرکت واسطه خریدار و فروشنده می باشد

==========

اگر کارتان شرعی است به محضر فقها ارائه نموده

تاییدیه دریافت نموده به اطلاع عموم برسانید

کشتی اجاره ای که با دستور انگلیس توقیف شده بود ...... و با تغییر نام به راه خود ادامه داد

چرا نام «گریس ١» به «آدریان دریا» تغییر کرد؟

🔹ریشه نام آدریان از واژه یونانی "آدریانوس" یا "هادریانوس" است و این واژه نیز از ریشه اصلی "آدور" به معنی دریا یا آب گرفته شده است.
🔹هادریانوس یا ادریانوس پادشاه امپراتوری رم در سده دوم پس از میلاد مسیح، یک دیوار در مرز رم با انگلستان باستان کشید که بعدها به دیوار هادریان یا با تلفظ امروزی‌تر آدریان مشهور شد.
🔸این دیوار با هدف جلوگیری از حمله قبائل سلت انگلیس به رم ساخته شد و در حال حاضر نیز بقایای این دیوار در انگلستان موجود است.
🔹می‌توان تصور کرد که با توجه به پیروزی طرف ایرانی در آزاد کردن سوپرنفتکش آدریان دریا از دست انگلیس این نفتکش نقش دیوار آدریان را برای ایران در برابر توطئه انگلیس در دریا ایفا کرد.
fna.ir/dbfylp

خدا


براستی دنیا اگر خدایی نداشت، دنیا اگر دست خدا نبود، اگر پشت ما نمی ایستاد، اگر نمی گفت من هستم با یاد من آرام باش، اگر نمی گفت دلت با من قرص باشد، آن وقت دنیا به چه چیزی می ارزید؟ شاید بگویید عشق هست، مهر فرزند هست، لبخند هست، زیباییهای دنیا هست، اما هیچ یک آنجا که تویی و تنهاییت نیستند، آنجا که تویی و دردهای نهانیت نیستند، و فقط همین نیست، داشتنهای دنیا، زیباییهایش، خنده هایش در برابر دردها و نداشتن ها و گریه هایش اندک است. یک شبانه روز بخندی یادت نمی ماند، یک لحظه بترسی چنان که دنیا در برابر چشمانت

 تیره و تار شود تا ابد در خاطرت می ماند.

   دنیا فقط یک چیز دارد، یک کس دارد که به همه ی داشتهای دنیا و همه ی نداشته هایش، به همه ی خنده ها و گریه هایش، به همه ی زیباییها و زشتهایش می ارزد و آن خداست. و چه بی چیز و چه تنهاست آن کس که خدا ندارد.


http://zamzamenasim.parsiblog.com/Posts/278


کتابخانه شمیم گل نرگس


کتابخانه شمیم گل نرگس

--------------

http://shamim.valiasr-aj.com/page2/m3_lib.php

----------------

---------------

---------------