در زیارات جامعه و دعایى که بعد از زیارات خوانده مى شود و صلوات
بر حجج طاهره علیهم السلام و محتوى بر چند مقام است :
مقام اوّل در زیارات جامعه که هر امامى را به آن زیارت مى توان نمود و آنها بسیار است و ما به ذکر چند زیارت از آنها اکتفا مى نماییم زیارت اوّل شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه روایت نموده که از حضرت امام رضاعلیه السلام سؤال کردند در باب آمدن به نزد قبر امام موسى علیه السلام فرمودند که نماز بگذارید در مسجدهایى که در اطراف قبر آن حضرت است و مجزى است در همه مواضع یعنى در زیارت هر یک از ائمّه علیهم السلام یا مطلق مزارهاى شریفه مقدسه مانند مراقد انبیاء و سایر اوصیاءعلیهم السلام ((کما هُوَ الظّاهِرُ)) اینکه بگویى :
اَلسَّلامُ عَلى اَوْلِیآءِ اللَّهِ وَاَصْفِیآئِه اَلسَّلامُ عَلى اُمَنآءِ اللَّهِ
سلام بر بندگان مقرب خدا و بر برگزیدگانش سلام بر آنانکه امین خدا
وَاَحِبّآئِهِ اَلسَّلامُ عَلى اَنْصارِ اللَّهِ وَخُلَفآئِهِ اَلسَّلامُ عَلى مَحآلِّ مَعْرِفَةِ
و دوستان اویند سلام بر یاران خدا و جانشینانش سلام بر جایگاههاى معرفت
اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلى مَساکنِ ذِکرِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلى مُظْهِرى اَمْرِ اللَّهِ وَنَهْیهِ
خدا سلام بر مسکنهاى ذکر خدا سلام بر آشکار سازندگان امر و نهى خدا
اَلسَّلامُ عَلَى الدُّعاةِ اِلَى اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَى الْمُسْتَقِرّینَ فى مَرْضاتِ
سلام بر خوانندگان (مردم ) بسوى خدا سلام بر استقرار یافتگان در خوشنودیهاى
اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَى الْمُخْلِصینَ فى طاعَةِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَى الاَْدِلاّءِ عَلَى
خدا سلام بر مخلصان در فرمانبردارى خدا سلام بر راهنمایان بسوى
اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَى الَّذینَ مَنْ والاهُمْ فَقَدْ والَى اللَّهَ وَمَنْ عاداهُمْ فَقَدْ
خدا سلام بر آن بزرگوارانى که هر که دوستشان دارد خداى را دوست داشته و هر که دشمنشان دارد
عادَى اللَّهَ وَمَنْ عَرَفَهُمْ فَقَدْ عَرَفَ اللَّهَ وَمَنْ جَهِلَهُمْ فَقَدْ جَهِلَ اللَّهَ
خداى را دشمن داشته و هر که آنان را بشناسد خداى را شناخته و هر که نشناسدشان خداى را نشناخته
وَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ وَمَنْ تَخَلّى مِنْهُمْ فَقَدْ تَخَلّى مِنَ
و هر که بدانان چنگ زند به خدا چنگ زده و هر که آنان را رها کند خداى عزوجل را رها
اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَاُشْهِدُ اللَّهَ اَنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمْتُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبْتُمْ
کرده است و خداى را گواه گیرم که من تسلیمم براى هر کس که شما تسلیم اوئید در جنگم با هر که شما در جنگید
مُؤْمِنٌ بِسِرِّکمْ وَعَلانِیتِکمْ مُفَوِّضٌ فى ذلِک کلِّهِ اِلَیکمْ لَعَنَ اللَّهُ عَدُوَّ
ایمان دارم به نهان و آشکار شما و اختیار همه این کارها را به شما واگذار کنم خدا لعنت کند دشمن
آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ وَاَبْرَءُ اِلَى اللَّهِ مِنْهُمْ وَصَلَّى اللَّهُ عَلى
آل محمد را از جنّ و انس و بیزارى جویم بدرگاه خدا از ایشان و درود خدا بر
مُحَمَّدٍ وَآلِهِ
محمد و آلش
و این زیارت در کتاب کافى و تهذیب و کامل الزّیارة نقل شده و در همه کتب بعد از اتمام زیارت مذکور است که این یعنى این کلماتى که ذکر شد مُجزى است در همه زیارتها و بسیار صلوات مى فرستى بر محمّد و آل محمّدعلیهم السلام و نام مى برى یک یک را به نامهاى ایشان وبیزارى مى جویى ازدشمنان ایشان واختیار مى نمایى هر دعایى را که خواهى از براى خود و مؤ منین و مؤ منات .مؤلّف گوید که ظاهر آنست که تتمّه مذکوره جزء حدیث بوده باشد وبر تقدیرى که عبارت بعضى ازمحدّثین باشد چون اعاظم مشایخ حدیث چنین فهمیده اند که در همه زیارتها کافى است چنانچه ظاهر اوّل حدیث بر آن دلالت دارد و در باب زیارات جامعه نقل نموده اند و الفاظ زیارت همه از صفات جامعه است که اختصاص به بعضى ندارد بنابر این خاطر از جامعه بودن این زیارت جمع و خواندن آن در همه مشاهد حتّى در مشاهد انبیاء و اوصیاءعلیهم السلام چنانچه جمعى از علماء در مشهد جناب یونس علیه السلام نقل کرده اند مناسب است و چون در ذیل زیارت امر به صلوات بر هر یک بخصوص وارد شده است اگر صلوات منسوبه به ابوالحسن ضرّاب اصفهانى را که در آخر اعمال روز جمعه نقل کردیم بخوانى بسیار مناسب است .
زیارت جامعه کبیرهزیارت دوّم ایضا شیخ صدوق در فقیه و عیون روایت کرده از موسى بن عبدالله نخعى که گفت عرض کردم به خدمت حضرت امام على النّقى علیه السلام که یابن رسول الله مرا تعلیم فرما زیارتى با بلاغت که کامل باشد که هرگاه خواستم زیارت کنم یکى از شما را آنرا بخوانم فرمود که چون بدرگاه رسیدى بایست و بگو شهادتین را یعنى بگو:
اَشْهَدُ اَنْ لا
گواهى دهم که
اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریک لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ
معبودى نیست جز خداى یگانه اى که شریک ندارد و گواهى دهم که محمد که درودهاى خدا بر او
وَآلِهِ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ
و آلش باد بنده و رسول او است
و با حال غسل باشى و چون داخل حرم شوى و قبر را به بینى بایست و سى مرتبه اَللَّهُ اکبَرُ بگو پس اندکى راه برو به آرام دل و آرام تن و گامها را نزدیک یکدیگر گذار پس بایست و سى مرتبه اَللَّهُ اکبَرُ بگو پس نزدیک قبر مطهّر رو و چهل مرتبه اَللَّهُ اکبَرُ بگو تا صد تکبیر تمام شود و شاید چنانکه مجلسى اوّل گفته وجه تکبیر این باشد که اکثر طباع مایلند بغُلوّ مبادا از عبارات امثال این زیارت بغُلوّ افتند یا از بزرگى حق سبحانه وتعالى غافل شوند یا غیر اینها پس بگو:
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ
سلام بر شما اى خاندان نبوت
وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ وَمُخْتَلَفَ الْمَلاَّئِکةِ وَمَهْبِطَ الْوَحْىِ وَمَعْدِنَ
و جایگاه رسالت و مرکز رفت و آمد فرشتگان و جاى فرود آمدن وحى (الهى ) و معدن
الرَّحْمَةِ وَخُزّانَ الْعِلْمِ وَمُنْتَهَى الْحِلْمِ وَاُصُولَ الْکرَمِ وَقادَةَ الاُْمَمِ
رحمت (حق ) و گنجینه داران دانش و سرحد نهائى بردبارى و اصول و اساس کرم و بزرگوارى و پیشوایان ملتها
وَاَوْلِیاَّءَ النِّعَمِ وَعَناصِرَ الاَْبْرارِ وَدَعاَّئِمَ الاَْخْیارِ وَساسَةَ الْعِبادِ
و در اختیار دارندگان نعمتها و ریشه و اصول نیکان و استوانه هاى خوبان و زمامداران بندگان
وَاَرْکانَ الْبِلادِ وَاَبْوابَ الاْیمانِ وَاُمَناَّءَ الرَّحْمنِ وَسُلالَةَ النَّبِیینَ
و پایه ها و ستونهاى شهرها و بلاد و درهاى ایمان و امینهاى خداى رحمان و نژاد پیمبران
وَصَفْوَةَالْمُرْسَلینَ وَعِتْرَةَ خِیرَةِ رَبِّ الْعالَمینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
و زبده (اولاد) رسولان و عترت انتخاب شدگان پروردگار جهانیان ، و رحمت خدا و برکاتش (نیز بر آنها باد)
اَلسَّلامُ عَلى اَئِمَّةِ الْهُدى وَمَصابیحِ الدُّجى وَاَعْلامِ التُّقى وَذَوِى
سلام بر پیشوایان هدایت و چراغهاى تاریکى و نشانه هاى پرهیزکارى و صاحبان
النُّهى وَاُولِى الْحِجى وَکهْفِ الْوَرى وَوَرَثَةِ الاَْنْبِیاَّءِ وَالْمَثَلِ الاَْعْلى
خرد و دارندگان عقل و فطانت و پناهگاه مردمان و وارثان پیمبران ونمونه اعلاى (الهى )
وَالدَّعْوَةِ الْحُسْنى وَحُجَجِ اللَّهِ عَلى اَهْلِ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَالاُْولى
و اهل دعوت نیکو (که مردم را به خدا مى خوانند) و حجتهاى خدا بر اهل دنیا و آخرت و این جهان
وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلى مَحاَّلِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَمَساکنِ بَرَکةِ
و رحمت خدا و برکاتش (نیز بر ایشان باد) سلام بر جایگاههاى شناسائى خدا و مسکنهاى برکت
اللَّهِ وَمَعادِنِ حِکمَةِ اللَّهِ وَحَفَظَةِ سِرِّ اللَّهِ وَحَمَلَةِ کتابِ اللَّهِ وَاَوْصِیاَّءِ
خدا و کانهاى حکمت و فرزانگى خدا و نگهبانان راز خدا و حاملان کتاب خدا و اوصیاء
نَبِىِّ اللَّهِ وَذُرِّیةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
پیامبر خدا و فرزندان رسول خدا صلى اللّه علیه و آله ، و رحمت خدا و برکاتش (نیز بر ایشان باد)
اَلسَّلامُ عَلَى الدُّعاةِ اِلَى اللّهِ وَالاَْدِلاَّّءِ عَلى مَرْضاتِ اللّهِ
سلام بر خوانندگان بسوى خدا و رهنمایان بسوى موجبات خوشنودى خدا
وَالْمُسْتَقِرّینَ فى اَمْرِ اللَّهِ وَالتّاَّمّینَ فى مَحَبَّةِ اللَّهِ وَالْمُخْلِصینَ فى
و استقرار یافتگان در فرمان خدا و کاملان در دوستى و محبت خدا و مخلصان در
تَوْحیدِ اللَّهِ وَالْمُظْهِرینَ لاَِمْرِ اللَّهِ وَنَهْیهِ وَعِبادِهِ الْمُکرَمینَ الَّذینَ لا
یگانه پرستى خدا و آشکار کنندگان امر و نهى خدا و بندگان گرامى خدا آنانکه پیشى نگیرند
یسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِاَمْرِهِ یعْمَلُونَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ
بر خداوند در گفتار و آنانکه بدستورش عمل کنند، و رحمت خدا و برکاتش (بر ایشان باد) سلام
عَلَى الاَْئِمَّةِ الدُّعاةِ وَالْقادَةِ الْهُداةِ وَالسّادَةِ الْوُلاةِ وَالذّادَةِ الْحُماةِ
بر امامان دعوت کننده (بحق ) و پیشوایان راهنما و آقایان سرپرست و دفاع کنندگان و حامیان (از دین خدا)
وَاَهْلِ الذِّکرِ وَاُولِى الاَْمْرِ وَبَقِیةِ اللَّهِ وَخِیرَتِهِ وَحِزْبِهِ وَعَیبَةِ عِلْمِهِ
و اهل ذکر و فرمانداران و نمایندگان خدا و برگزیدگان او و گروه او و گنجینه دانشش
وَحُجَّتِهِ وَصِراطِهِ وَنُورِهِ وَبُرْهانِهِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَشْهَدُ اَنْ لا
و حجت او و راه او و نور او و دلیل روشن او، و رحمت خدا و برکاتش (بر ایشان باد) گواهى دهم که نیست
اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریک لَهُ کما شَهِدَ اللَّهُ لِنَفْسِهِ وَشَهِدَتْ لَهُ
معبودى جز خداى یگانه که شریک ندارد چنانچه گواهى داده خدا براى خودش و گواهى دادند براى او
مَلاَّئِکتُهُ وَاُولُوا الْعِلْمِ مِنْ خَلْقِهِ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ
فرشتگانش و دانشمندان از خلق او معبودى نیست جز او که نیرومند و فرزانه است
وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ الْمُنْتَجَبُ وَرَسُولُهُ الْمُرْتَضى اَرْسَلَهُ
و گواهى دهم که محمد بنده انتخاب شده او است و رسول پسندیده او است که فرستاد او را
بِالْهُدى وَدینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کلِّهِ وَلَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ
با هدایت و آئین حق تا پیروزش کند بر همه آئینها و گرچه خوش نداشته باشند مشرکان
وَاَشْهَدُ اَنَّکمُ الاَْئِمَّةُ الرّاشِدُونَ الْمَهْدِیونَ الْمَعْصُومُونَ
و گواهى دهم که شمائید پیشوایان راهبر راه یافته معصوم
الْمُکرَّمُونَ الْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقوُنَ الصّادِقُونَ الْمُصْطَفَوْنَ الْمُطیعُونَ لِلّهِ
گرامى مقرب پرهیزکار راستگوى زبده فرمانبرداران خدا
الْقَوّامُونَ بِاَمْرِهِ الْعامِلُونَ بِاِرادَتِهِ الْفاَّئِزُونَ بِکرامَتِهِ اِصْطَفاکمْ
و قیام کنندگان به فرمانش و انجام دهندگان خواسته اش و آنانکه به مقام کرامت او رسیدند، برگزیدتان
بِعِلْمِهِ وَارْتَضاکمْ لِغَیبِهِ وَاخْتارَکمْ لِسِرِّهِ وَاجْتَبیکمْ بِقُدْرَتِهِ وَاَعَزَّکمْ
به علم خود وپسندیدتان براى جریانات غیب (وپس پرده ) خود وانتخابتان کرد براى راز خود و اختیارتان کرد به قدرتش و عزیزتان کرد
بِهُداهُ وَخَصَّکمْ بِبُرْهانِهِ وَانْتَجَبَکمْ لِنُورِهِ وَاَیدَکمْ بِرُوحِهِ وَرَضِیکمْ
به راهنمائى خود و مخصوصتان داشت به دلیل روشنش و برگزید شما را براى نور خود و تاءیید کرد شما را به روح خود و پسندید
خُلَفاَّءَ فى اَرْضِهِ وَحُجَجاً عَلى بَرِیتِهِ وَاَنْصاراً لِدینِهِ وَ حَفَظَةً لِسِرِّهِ
شما را براى جانشینى در زمینش و تا که حجتهائى باشید بر مخلوقش و یاورانى براى دینش و نگهبانانى براى رازش
وَخَزَنَةً لِعِلْمِهِ وَمُسْتَوْدَعاً لِحِکمَتِهِ وَتَراجِمَةً لِوَحْیهِ وَاَرْکاناً
و گنجینه دارانى براى دانشش و سپردگان حکمتش و مفسران وحیش و پایه هاى
لِتَوْحیدِهِ وَشُهَداَّءَ عَلى خَلْقِهِ وَاَعْلاماً لِعِبادِهِ وَمَناراً فى بِلادِهِ
یگانه شناسیش و گواهانى بر خلقش و نشانه هائى براى بندگانش و مشعلهائى در شهرها و بلادش
وَاَدِلاَّّءَ عَلى صِر اطِهِ عَصَمَکمُ اللَّهُ مِنَ الزَّلَلِ وَآمَنَکمْ مِنَالْفِتَنِ
و راهنمایانى بر راهش ، خداوند نگهداشت شما را از لغزش و ایمن داشت شما را از فتنه ها
وَطَهَّرَکمْ مِنَ الدَّنَسِ وَاَذْهَبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرَکمْ تَطْهیراً
و آزمایشات و پاکتان کرد از چرکى و دور کرد از شما پلیدى را و بخوبى پاکیزه تان کرد،
فَعَظَّمْتُمْ جَلالَهُ وَاَکبَرْتُمْ شَاءْنَهُ وَمَجَّدْتُمْ کرَمَهُ وَاَدَمْتُمْ ذِکرَهُ وَوَکدْتُمْ
شما نیز (در برابر) عظیم شمردید شوکتش را و مقامش را بزرگ دانستید و کرمش را ستودید و به ذکر او ادامه دادید
میثاقَهُ وَاَحْکمْتُمْ عَقْدَ طاعَتِهِ وَنَصَحْتُمْ لَهُ فِى السِّرِّ وَالْعَلانِیةِ
و پیمانش را محکم کردید و آن عهدى را که در فرمانبرداریش داشتید سخت استوار کردید و در پنهانى و آشکار
وَدَعَوْتُمْ اِلى سَبیلِهِ بِالْحِکمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَبَذَلْتُمْ اَنْفُسَکمْ
براى او خیرخواهى کردید و مردم را با حکمت و پند نیکو به راهش دعوت کردید و در راه خشنودى او
فى مَرْضاتِهِ وَصَبَرْتُمْ عَلى ما اَصابَکمْ فى جَنْبِهِ وَاَقَمْتُمُ الصَّلوةَ
بذل جان کردید و در مقابل پیش آمدهاى ناگوار بخاطر او بردبارى کردید، و نماز را بپا داشتید
وَآتَیتُمُ الزَّکاةَ وَاَمَرْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیتُمْ عَنِ الْمُنْکرِ وَجاهَدْتُمْ فِى
و زکات را پرداختید و امر به معروف و نهى از منکر کردید و در راه خدا آن طور که باید
اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتّى اَعْلَنْتُمْ دَعْوَتَهُ وَبَینْتُمْ فَراَّئِضَهُ وَاَقَمْتُمْ حُدُودَهُ
جهاد و مبارزه کردید تا بالاخره دعوت حق را آشکار و واجبات او را بیان داشتید و حدود و مقرراتش را
وَنَشَرْتُمْ شَرایعَ اَحْکامِهِ وَسَنَنْتُمْ سُنَّتَهُ وَصِرْتُمْ فى ذلِک مِنْهُ اِلَى
برپا داشتید و دستورات و احکامش را منتشر ساختید و روش او را مقرر داشتید و در راه
الرِّضا وَسَلَّمْتُمْ لَهُ الْقَضاَّءَ وَصَدَّقْتُمْ مِنْ رُسُلِهِ مَنْ مَضى فَالرّاغِبُ
رضاى او گام برداشتید و تسلیم قضا و قدر او شدید و پیمبران گذشته او را تصدیق کردید پس آنکه از شما رو گرداند
عَنْکمْ مارِقٌ وَاللاّزِمُ لَکمْ لاحِقٌ وَالْمُقَصِّرُ فى حَقِّکمْ زاهِقٌ وَالْحَقُّ
از دین خارج گشته و آنکه ملازم شما بود به حق رسیده و آنکه کوتاهى کرد در حق شما نابود گردید، و حق
مَعَکمْ وَفیکمْ وَمِنْکمْ وَاِلَیکمْ وَاَنْتُمْ اَهْلُهُ وَمَعْدِنُهُ وَمیراثُ النُّبُوَّةِ
همراه شما و در میان شما خاندان و از جانب شما است و بسوى شما بازگردد و شمائید اهل حق ومعدن آن ، ومیراث نبوت
عِنْدَکمْ وَاِیابُ الْخَلْقِ اِلَیکمْ وَحِسابُهُمْ عَلَیکمْ وَفَصْلُ الْخِطابِ
نزد شما است و بازگشت خلق خدا بسوى شما است و حسابشان با شما است و سخنى که حق و باطل را جدا کند
عِنْدَکمْ وَآیاتُ اللَّهِ لَدَیکمْ وَعَزآئِمُهُ فیکمْ وَنُورُهُ وَبُرْهانُهُ عِنْدَکمْ
نزد شما است و آیات خدا پیش شما است و تصمیمات قطعى او (یا دستورات لازمش ) درباره شما است و نور و دلیل روشنش
وَاَمْرُهُ اِلَیکمْ مَنْ والاکمْ فَقَدْ والَى اللَّهَ وَمَنْ عاداکمْ فَقَدْ عادَ اللَّهَ وَ
نزد شما است و امر امامتش محول به شما است ، هر که شما را دوست دارد خداى را دوست داشته و هر که شما را دشمن دارد خداى را
مَنْ اَحَبَّکمْ فَقَدْاَحَبَّاللَّهَ وَمَنْ اَبْغَضَکمْ فَقَدْ اَبْغَضَ اللَّهَ وَمَنِ اعْتَصَمَ بِکمْ
دشمن داشته و هرکس به شما محبت داشته باشد به خدا محبت داشته و هرکس با شما کینه توزد با خدا کینه توزى کرده و هرکه به شما
فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ اَنْتُمُ [السَّبیلُ الاْعْظَمُ و] الصِّراطُ الاَْقْوَمُ وَشُهَداَّءُ دارِ
چنگ زند به خدا چنگ زده شمائید شاهراه و راه راست و گواهان در این دار
الْفَناَّءِ وَشُفَعاَّءُ دارِ الْبَقاَّءِ وَالرَّحْمَةُ الْمَوْصُولَةُ وَالاْیةُ الَْمخْزُونَةُ
فانى (دنیا) و شفیعان در خانه پایدار (قیامت ) و رحمت پیوسته (حق ) و آن آیت و نشانه پنهان در گنجینه و آن امانتى
وَالاَْمانَةُ الْمُحْفُوظَةُ وَالْبابُ الْمُبْتَلى بِهِ النّاسُ مَنْ اَتیکمْ نَجى وَمَنْ لَمْ
که نگهدارى شده (یا حفظش بر مردم واجب است ) و آن درگاهى که مردم بدان آزمایش شوند هرکه به نزد شما آمد نجات یافت وهرکس
یاْتِکمْ هَلَک اِلَى اللَّهِ تَدْعُونَ وَعَلَیهِ تَدُلُّونَ وَبِهِ تُؤْمِنُونَ وَلَهُ
نیامد هلاک شد (شما مردم را) بسوى خدا مى خوانید و بر او راهنمائى کنید و به او ایمان دارید
تُسَلِّمُونَ وَبِاَمْرِهِ تَعْمَلُونَ وَاِلى سَبیلِهِ تُرْشِدُونَ وَبِقَوْلِهِ تَحْکمُونَ
و تسلیم اوهستید و بدستورش عمل کنید و بسوى راه او (مردم را) ارشاد کنید و به گفتار او حکم کنید،
سَعَدَ مَنْ والاکمْ وَهَلَک مَنْ عاداکمْ وَخابَ مَنْ جَحَدَکمْ وَضَلَّ مَنْ
نیک بخت شد هر که شما را دوست دارد و به هلاکت رسید هر که شما را دشمن داشت و زیانکار شد آنکه منکر شما گشت و گمراه شد
فارَقَکمْ وَفازَ مَنْ تَمَسَّک بِکمْ وَاَمِنَ مَنْ لَجَاَ اِلَیکمْ وَسَلِمَ مَنْ
آنکه از شما جدا گشت و رستگار شد آن که به شما چنگ زد و ایمن گشت آنکه بدرگاه شما پناه آورد و سلامت یافت
صَدَّقَکمْ وَهُدِىَ مَنِ اعْتَصَمَ بِکمْ مَنِ اتَّبَعَکمْ فَالْجَنَّةُ مَاْویهُ وَمَنْ
هر که شما را تصدیق کرد و هدایت شد هر که به شما چنگ زد، هر که پیروى شما را کرد بهشت ماءواى او است و هر که
خالَفَکمْ فَالنّارُ مَثْویهُ وَمَنْ جَحَدَکمْ کافِرٌ وَمَنْ حارَبَکمْ مُشْرِک
مخالفت شما را کرد دوزخ جایگاه او است ، و هر که منکر شما شد کافر و هر که با شما جنگ کرد مشرک است
وَمَنْ رَدَّ عَلَیکمْ فى اَسْفَلِ دَرَک مِنَ الْجَحیمِ اَشْهَدُ اَنَّ هذا سابِقٌ لَکمْ
و هر کس شما را رد کرد در ته جهنم جاى دارد گواهى دهم که این مقام و منزلت در زمان
فیما مَضى وَجارٍ لَکمْ فیما بَقِىَ وَاَنَّ اَرْواحَکمْ وَنُورَکمْ وَطینَتَکمْ
گذشته براى شما ثابت بوده و در آینده زمان نیز براى شما جارى است و همانا روانهاى شما ونورتان وسرشتتان
واحِدَةٌ طابَتْ وَطَهُرَتْ بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ خَلَقَکمُ اللَّهُ اَنْواراً فَجَعَلَکمْ
یکى است همگى پاک و پاکیزه است و برخى از برخى دیگر گرفته شده خداوند شما را بصورت نورهائى آفرید
بِعَرْشِهِ مُحْدِقینَ حَتّى مَنَّ عَلَینا بِکمْ فَجَعَلَکمْ فى بُیوتٍ اَذِنَ اللَّهُ اَنْ
و گرداگرد عرش خود قرارتان داد تا آنگاه که با آوردنتان در این جهان بر ما منت گذارد و قرارتان داد در خانه هائى که اجازه داد
تُرْفَعَ وَیذْکرَ فیهَا اسْمُهُ وَجَعَلَ صَلَواتَنا عَلَیکمْ وَما خَصَّنا بِهِ مِنْ
بلند گردند و نام او در آنها برده شود و مقرر داشت که درودهاى ما بر شما و هم چنین آنچه را از دوستى شما براى
وِلایتِکمْ طیباً لِخَُلْقِنا وَطَهارَةً لاَِنْفُسِنا وَتَزْکیةً لَنا وَکفّارَةً لِذُنُوبِنا
ما مخصوص داشته همه اینها موجب پاکى اخلاق ما و پاک شدن خود ما و تزکیه ما و کفاره گناهان ما باشد
فَکنّا عِنْدَهُ مُسَلِّمینَ بِفَضْلِکمْ وَمَعْرُوفینَ بِتَصْدیقِنا اِیاکمْ فَبَلَغَ اللَّهُ
و ما در نزد خدا از زمره تسلیم شدگان برترى شما و شناخته شدگان به تصدیق مقام شما بودیم پس خداوند برساند
بِکمْ اَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُکرَّمینَ وَاَعْلى مَنازِلِ الْمُقَرَّبینَ وَاَرْفَعَ
شما را به شریفترین جایگاه گرامیان و بلندترین منازل مقربان و بالاترین
دَرَجاتِ الْمُرْسَلینَ حَیثُ لا یلْحَقُهُ لاحِقٌ وَلا یفُوقُهُ فاَّئِقٌ وَلا
درجات رسولان آنجا که کسى بدان نرسد و فوق آن جایگاه کسى راه نیابد و
یسْبِقُهُ سابِقٌ وَلا یطْمَعُ فى اِدْراکهِ طامِعٌ حَتّى لا یبْقى مَلَک مُقَرَّبٌ
پیش روى بر آن پیشى نگیرد و براى رسیدن بدانجا کسى طمع نبندد، تا اینکه بجاى نماند فرشته مقربى
وَلا نَبِىُّ مُرْسَلٌ وَلا صِدّیقٌ وَلا شَهیدٌ وَلا عالِمٌ وَلا جاهِلٌ وَلا دَنِىُّ
و نه پیامبر مرسلى و نه صدیق و نه شهیدى و نه عالم و نه جاهلى و نه پست
وَلا فاضِلٌ وَلا مُؤْمِنٌ صالِحٌ وَلا فِاجِرٌ طالِحٌ وَلاجَبّارٌ عَنیدٌ وَلا
و نه برترى و نه مؤ من نیک کردار و نه تبهکار بدکارى و نه گردنکش ستیزه جو و نه
شَیطانٌ مَریدٌ وَلا خَلْقٌ فیما بَینَ ذلِک شَهیدٌ اِلاّ عَرَّفَهُمْ جَلالَةَ اَمْرِکمْ
اهریمن متمردى و نه خلق دیگرى که در این میان گواه باشد جز آنکه بشناساند به او خداوند جلالت
وَعِظَمَ خَطَرِکمْ وَکبَرَ شَاْنِکمْ وَتَمامَ نُورِکمْ وَصِدْقَ مَقاعِدِکمْ
و قدر و عظمت مقام و بزرگى منزلت و کامل بودن نورتان را و درستى منصبها
وَثَباتَ مَقامِکمْ وَشَرَفَ مَحَلِّکمْ وَمَنْزِلَتِکمْ عِنْدَهُ وَکرامَتَکمْ عَلَیهِ
و پابرجا بودنتان را (در اطاعت حق ) و شرافت همگان و منزلت شما را در پیش خود و مقام گرامى شما را
وَخاصَّتَکمْ لَدَیهِ وَقُرْبَ مَنْزِلَتِکمْ مِنْهُ بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَاَهْلى
و خصوصیتى که در نزد او دارید و جایگاه نزدیکى که نسبت به او دارید پدر و مادر و خاندان
وَمالى وَاُسْرَتى اُشْهِدُ اللَّهَ وَاُشْهِدُکمْ اَنّى مُؤْمِنٌ بِکمْ وَبِما آمَنْتُمْ بِهِ
و مال و فامیلم فداى شما گواه گیرم خدا را و گواه گیرم شما را که من ایمان دارم به شما و بدانچه شما بدان ایمان دارید
کافِرٌ بَعَدُوِّکمْ وَبِما کفَرْتُمْ بِهِ مُسْتَبْصِرٌ بِشَاْنِکمْ وَبِضَلالَةِ مَنْ
و کافرم نسبت به دشمن شما و بدانچه شما انکار آن را کردید بینایم به مقام شما و به گمراهى آنکه
خالَفَکمْ مُوالٍ لَکمْ وَلاَِوْلِیاَّئِکمْ مُبْغِضٌ لاَِعْداَّئِکمْ وَمُعادٍ لَهُمْ سِلْمٌ
با شما مخالفت کرد دوست دار شما و (دوستدار) دوستان شمایم و بغض دشمنانتان را در دل دارم و دشمن آنهایم صلحم
لِمَنْ سالَمَکمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکمْمُحَقِّقٌ لِما حَقَّقْتُمْ مُبْطِلٌ لِما
با هر که با شما صلح کند و در جنگم با هرکس که با شما در جنگ است حق مى دانم آنچه را شما حق دانستید و باطل دانم
اَبْطَلْتُمْ مُطیعٌ لَکمْ عارِفٌ بِحَقِّکمْ مُقِرُّ بِفَضْلِکمْ مُحْتَمِلٌ لِعِلْمِکمْ
آنچه را شما باطل دانستید پیرو شمایم عارف به حق شمایم اقرار به برترى شما دارم بار علم دانش شما را تحمل کنم
مُحْتَجِبٌ بِذِمَّتِکمْ مُعْتَرِفٌ بِکمْمُؤْمِنٌ بِاِیابِکمْ مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِکمْ
و از مهالک در پرده عهد و امان شما روم به شما (وحقتان ) اعتراف دارم و به بازگشتتان ایمان دارم و رجعت شما را تصدیق دارم
مُنْتَظِرٌ لاَِمْرِکمْ مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِکمْ آخِذٌبِقَوْلِکمْ عامِلٌ بِاَمْرِکمْ
و چشم براه فرمان شما و منتظر دولت شمایم گفتارتان را بگیرم و دستورتان را انجام دهم
مُسْتَجیرٌ بِکمْ زاَّئِرٌ لَکمْ لاَّئِذٌ ع اَّئِذٌ بِقُبُورِکمْ مُسْتَشْفِعٌ اِلَى اللَّهِ
و به شما پناه جویم و شما را زیارت کنم و به قبرهاى شما پناه آرم و شما را بدرگاه خداى
عَزَّوَجَلَّ بِکمْ وَمُتَقَرِّبٌ بِکمْ اِلَیهِ وَمُقَدِّمُکمْ اَمامَ طَلِبَتى وَحَواَّئِجى
عزوجل شفیع آرم و بوسیله شما به پیشگاهش تقرب جویم و شما را در پیش روى خواسته و حاجات
وَاِرادَتى فى کلِّ اَحْوالى وَاُمُورى مُؤْمِنٌ بِسِرِّکمْ وَعَلانِیتِکمْ
و اراده ام قرار دهم در همه حالات و کارهایم ، ایمان دارم به نهان شما و آشکارتان
وَشاهِدِکمْ وَغاَّئِبِکمْ وَاَوَّلِکمْ وَآخِرِکمْ وَمُفَوِّضٌ فى ذلِک کلِّهِ اِلَیکمْ
و حاضرتان و غائبتان و اول و آخرتان و در این باره کار را به خودتان وامى گذارم (و هیچگونه ایرادى به کارهاى شما ندارم )
وَمُسَلِّمٌ فیهِ مَعَکمْ وَقَلْبى لَکمْ مُسَلِّمٌ وَرَاْیى لَکمْ تَبَعٌ وَنُصْرَتى
و تسلیم شمایم و دلم نیز تسلیم شما است و راءى من نیز تابع (راى ) شما است و یاریم
لَکمْ مُعَدَّةٌ حَتّى یحْیىَ اللَّهُ تَعالى دینَهُ بِکمْ وَیرُدَّکمْ فى اَیامِهِ
برایتان آماده است تا آنکه خداى تعالى دینش را بوسیله شما زنده کند و دوباره بازگرداند شما را در روزها (ى حکومت ) خود
وَیظْهِرَکمْ لِعَدْلِهِ وَیمَکنَکمْ فى اَرْضِهِ فَمَعَکمْ مَعَکمْ لامَعَ غَیرِکمْ
و آشکارتان سازد براى عدل خود و پابرجایتان کند در روى زمینش ، پس با شما باشم با شما نه با غیر شما
آمَنْتُ بِکمْ وَتَوَلَّیتُ آخِرَکمْ بِما تَوَلَّیتُ بِهِ اَوَّلَکمْ وَبَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ
و ایمان دارم به شما و دوست دارم آخرین فرد شما را به همان دلیل که دوست دارم اولین شخص شما را و بیزارى جویم به
عَزَّوَجَلَّ مِنْ اَعْداَّئِکمْ وَمِنَ الْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَالشَّیاطینِ
پیشگاه خداى عزوجل از دشمنانتان و از جبت و طاغوت (خلفاى ناحق ) و شیاطین
وَحِزْبِهِمُ الظّالِمینَ لَکمْ وَالْجاحِدینَلِحَقِّکمْ وَالْمارِقینَ مِنْ وِلایتِکمْ
و پیروانشان (سایر غاصبین ) آن ستمکاران بر شما و منکران حق شما و بیرون روندگان از زیر بار ولایت و زمامدارى شما
وَالْغاصِبینَ لاِِرْثِکمْ وَالشّاَّکینَ فیکمْ وَالْمُنْحَرِفینَ عَنْکمْ وَمِنْ کلِّ
و غصب کنندگان میراث شما و شک کنندگان درباره شما و منحرف شدگان از طریقه شما و از هر همدم
وَلیجَةٍ دُونَکمْ وَکلِّ مُطاعٍ سِواکمْ وَمِنَ الاَْئِمَّةِ الَّذینَ یدْعُونَ اِلَى
و وسیله اى غیر از شما و هر فرمانروائى جز شما و از پیشوایانى که مردم را به
النّارِ فَثَبَّتَنِىَ اللَّهُ اَبَداً ما حَییتُ عَلى مُوالاتِکمْ وَمَحَبَّتِکمْ وَدینِکمْ
دوزخ مى خوانند پس خداوند پابرجایم بدارد همیشه تا زنده ام بر موالات و دوستى و دین و آئین شما
وَوَفَّقَنى لِطاعَتِکمْ وَرَزَقَنى شَفاعَتَکمْ وَجَعَلَنى مِنْ خِیارِ مَوالیکمُ
و موفقم دارد براى فرمانبردارى شما و روزیم گرداند شفاعت شما را و قرارم دهد از برگزیدگان دوستانتان
التّابِعینَ لِما دَعَوْتُمْ اِلَیهِ وَ جَعَلَنى مِمَّنْ یقْتَصُّ آثارَکمْ وَیسْلُک
آنانکه تابع دعوت شما هستند و بگرداند مرا از کسانى که پیروى کند از آثار شما و مى رود
سَبیلَکمْ وَیهْتَدى بِهُدیکمْ وَیحْشَرُ فى زُمْرَتِکمْ وَیکرُّ فى
به راه شما و راهنمائى جوید به راهنمائى شما و محشور گردد در گروه شما و بازگردد در دوران رجعت
رَجْعَتِکمْ وَیمَلَّک فى دَوْلَتِکمْ وَ یشَرَّفُ فى عافِیتِکمْ وَیمَکنُ
و بازگشت شما و به فرمانروائى رسد در دوران حکومت شما و مفتخر گردد به عافیت (و حسن عاقبت ) از شما
فى اَیامِکمْ وَتَقِرُّ عَینُهُ غَداً بِرُؤْیتِکمْ بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَنَفْسى
و مقتدر گردد در روزهاى (حکومت ) شما و روشن گردد دیده اش فرداى قیامت بدیدار شما پدر و مادرم و خودم
وَاَهْلى وَمالى مَنْ اَرادَ اللَّهَ بَدَءَ بِکمْ وَمَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْکمْ وَمَنْ
و خاندان و دارائیم به فداى شما هر که آهنگ خدا کند از شما (باید) شروع کند و آنکس که خدا را به یکتائى شناسد
قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِکمْ مَوالِىَّ لاَّ اُحْصى ثَن اَّئَکمْ وَلا اَبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ
(طریقه اش را) از شما پذیرد و هر که قصد او کند به شما رو کند سروران من ثناى شما را نتوانم کرد و با مدح
کنْهَکمْ وَمِنَ الْوَصْفِ قَدْرَکمْ وَاَنْتُمْ نُورُ الاَْخْیارِ وَهُداةُ الاَْبْرارِ
به کنه و حقیقت شما نرسم و با توصیف قدر و منزلت شما را بیان نتوانم که شمائید روشنى خوبان و راهنماى نیکان
وَحُجَجُ الْجَبّارِبِکمْ فَتَحَ اللَّهُ وَبِکمْ یخْتِمُ وَبِکمْ ینَزِّلُ الْغَیثَ وَبِکمْ
و حجتهاى خداى جبار، خداوند (عالم وجود را) به شما آغاز کرد و به شما نیز ختم کند و بخاطر شما فرو ریزد باران را
یمْسِک السَّماَّءَ اَنْ تَقَعَ عَلَى الاَْرْضِ اِلاّ بِاِذْنِهِ وَبِکمْ ینَفِّسُ الْهَمَّ
و بخاطر شما است که نگهدارد آسمان را از اینکه بر زمین افتد جز به اذن او و بخاطر شما بگشاید اندوه را
وَیکشِفُ الضُّرَّ وَعِنْدَکمْ ما نَزَلَتْ بِهِ رُسُلُهُ وَهَبَطَتْ بِهِ مَلاَّئِکتُهُ
و برطرف کند سختى را و در پیش شما است آنچه را پیمبرانش فرود آورده و فرشتگانش به زمین آوردند
وَاِلى جَدِّکمْ
و بسوى جدّ شما
و اگر زیارت امیرالمؤ منین علیه السلام باشد بجاى : وَاِلى جَدِّکمْ بگو:وَاِلى اَخیک بُعِثَ الرُّوحُ الاَْمینُ آتاکمُ اللَّهُ ما لَمْ یؤْتِ اَحَداً مِن َالْعالَمینَ
و بسوى برادرت روح الامین (جبرئیل ) نازل گردید به شما داده است خداوند آنچه را به هیچیک از مردم جهانیان
طَاْطَاَ کلُّ شَریفٍ لِشَرَفِکمْ وَبَخَعَ کلُّ مُتَکبِّرٍ لِطاعَتِکمْ وَخَضَعَ کلُّ
نداده سر (فروتنى ) بزیر آورده هر شخص شریفى در برابر شرف شما و گردن نهاده هر متکبرى به فرمانبردارى شما و فروتن گشته هر
جَبّارٍ لِفَضْلِکمْ وَذَلَّ کلُّشَىْءٍ لَکمْ وَاَشْرَقَتِ الاَْرْضُ بِنُورِکمْ وَفازَ
گردنکشى در برابر فضل شما و خوار شده هر چیزى براى شما و روشن شد زمین به پرتو نور شما و رستگار شدند
الْفاَّئِزُونَ بِوِلایتِکمْ بِکمْ یسْلَک اِلَى الرِّضْوانِ وَعَلى مَنْ جَحَدَ
مردمان رستگار بوسیله ولایت و دوستى شما، بوسیله شما به بهشت رضوان توان رسید و برآنکس که منکر
وِلایتَکمْ غَضَبُ الرَّحْمنِ بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَنَفسى وَاَهْلى وَمالى
فرمانروائى شما است خشم خداى رحمان (حتم و مسلم ) است ، پدر و مادرم و خودم و خاندان و دارائیم فداى شما باد،
ذِکرُکمْ فِى الذّاکرینَ وَاَسْماَّؤُکمْ فِى الاَْسْماَّءِ وَاَجْسادُکمْ فِى
(اى سروران من گرچه ) ذکر شما در (زبان ) ذکرکنندگان است و نامهایتان در میان نامها و پیکرتان با سایر
الاَْجْسادِ وَاَرْواحُکمْ فِى اْلاَرْواحِ وَاَنْفُسُکمْ فِى النُّفُوسِ وَآثارُکمْ
پیکرها و روانتان در میان سایر روانها و جانهاتان در (عداد) سایر جانها و آثارتان در میان
فِى الاْثارِ وَقُبُورُکمْ فِى الْقُبُورِ فَما اَحْلى اَسْماَّئَکمْ وَاَکرَمَ اَنْفُسَکمْ
آثار (دیگران ) و قبرهاتان در (شمار) سایر قبرها است ولى (شما را چه نسبت با دیگران ) چه شیرین است نامهایتان
وَاَعْظَمَ شَاْنَکمْ وَاَجَلَّ خَطَرَکمْ وَاَوْفى عَهْدَکمْ وَاَصْدَقَ وَعْدَکمْ
و بزرگوار است جانهاتان و بزرگ است مقامتان و برجسته است منزلت و موقعیتتان و با وفا است عهدتان و راست است وعده تان
کلامُکمْ نُورٌ وَاَمْرُکمْ رُشْدٌ وَوَصِیتُکمُ التَّقْوى وَفِعْلُکمُ الْخَیرُ
سخنتان نور و دستورتان یکپارچه رشد و رستگارى است ، سفارشتان پرهیزکارى و کارتان خیر و خوبى
وَعادَتُکمُ الاِْحْسانُ وَسَجِیتُکمُ الْکرَمُ وَشَاْنُکمُ الْحَقُّ وَالصِّدْقُ
و عادت شما احسان و نیکى و شیوه شما کرم و بزرگوارى و رفتارتان حق و راستى
وَالرِّفْقُ وَقَوْلُکمْ حُکمٌ وَحَتْمٌ وَرَاْیکمْ عِلْمٌ وَحِلْمٌ وَحَزْمٌ اِنْ ذُکرَ
و مدارائى است و گفتارتان مسلم و حتمى است و راءى شما دانش و بردبارى و دوراندیشى است اگر از
الْخَیرُ کنْتُمْ اَوَّلَهُ وَاَصْلَهُ وَفَرْعَهُ وَمَعْدِنَهُ وَمَاْویهُ وَمُنْتَهاهُ بِاَبى اَنْتُمْ
خیر و خوبى ذکرى به میان آید آغاز و ریشه و شاخه و مرکز و جایگاه و پایانش شمائید پدر و مادرم و خودم
وَاُمّى وَنَفْسى کیفَ اَصِفُ حُسْنَ ثَناَّئِکمْ وَاُحْصى جَمیلَ بَلاَّئِکمْ
به فداى شما چگونه توصیف کنم ثناى نیکوى شما را و چگونه شماره کنم آزمایشهاى خوبى که دادید
وَبِکمْ اَخْرَجَنَا اللَّهُ مِنَ الذُّلِّ وَفَرَّجَ عَنّا غَمَراتِ الْکرُوبِ وَاَنْقَذَنا مِنْ
و بوسیله شما بود که خدا ما را از ذلت بیرون آورد و گشایش داد به گرفتاریهاى سخت ما و نجاتمان داد از
شَفا جُرُفِ الْهَلَکاتِ وَمِنَ النّارِ بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَنَفْسى بِمُوالاتِکمْ
پرتگاه هلاکت و نابودى و هم از آتش دوزخ ، پدر و مادرم و خودم به فداى شما که بوسیله دوستى شما
عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعالِمَ دِینِنا وَاَصْلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیانا وَبِمُوالاتِکمْ
خداوند به ما یاد داد دستورات دینمان را و اصلاح کرد آنچه را که از دنیاى ما تباه گشته بود و بوسیله شما کلمه (توحید و
تَمَّتِ الْکلِمَةُ وَعَظُمَتِ النِّعْمَةُ وَائْتَلَفَتِ الْفُرْقَةُ وَبِمُوالاتِکمْ تُقْبَلُ
معارف دین ) کامل شد و نعمت بزرگ گشت و جدائى و اختلاف مبدل به الفت و اتحاد گردید و بوسیله موالات شما پذیرفته
الطّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ وَلَکمُ الْمَوَدَّةُ الْواجِبَةُ وَالدَّرَجاتُ الرَّفیعَةُ
گردد فرمانبردارى واجب و (تنها) دوستى شما است که بر خلق لازم و فرض است و از آن شما است درجات بلند
وَالْمَقامُ الْمَحْمُودُ وَالْمَکانُ الْمَعْلُومُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالْجاهُ الْعَظیمُ
و مقام شایسته و جایگاه معین و معلوم در نزد خداى عزوجل و منزلت عظیم
وَالشَّاْنُ الْکبیرُ وَالشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَةُ رَبَّنا آمَنّا بِما اَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا
و رتبه بزرگ و شفاعت پذیرفته ، پروردگارا ما ایمان داریم بدانچه نازل فرمودى و پیروى کردیم
الرَّسُولَ فَاکتُبْنا مَعَ الشّاهِدینَ رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَیتَنا
از پیامبرت پس نام ما را با گواهان (به این حقایق ) ثبت فرما، پروردگارا منحرف مکن دلهاى ما را پس از آنکه راهنمائیمان
وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً اِنَّک اَنْتَ الْوَهّابُ سُبْحانَ رَبِّنا اِنْ کانَ
کردى و ببخش به ما از نزد خویش رحمتى که براستى توئى بخشایشگر منزه است پروردگار ما که براستى
وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولاً یا وَلِىَّ اللَّهِ
وعده او انجام شدنى است اى ولى خدا
[در گفتن یا وَلِىَّ اللَّهِ امامى را که زیارت مى کندمخاطب سازد وممکن است که همه مُراد باشند بر سبیل بدلیت یا جنسیت واگر بعنوان جمیع بگوید بهتر است که ((یا اَوْلِیاءَ اللَّهِ)) بگوید ((ذلک نقل من شرح المجلسى الاول ))]اِنَّ بَینى وَبینَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً لا یاْتى عَلَیها
همانا میان من و خداى عزوجل گناهانى است که محو و پاک نکند آنها را
اِلاّ رِضاکمْ فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَکمْ عَلى سِرِّهِ وَاسْتَرْعاکمْ
جز رضایت شما پس به حق آن خدائى که شما را امین به راز خود کرده و سرپرستى
اَمْرَ خَلْقِهِ وَقَرَنَ طاعَتَکمْ بِطاعَتِهِ لَمَّا اسْتَوْهَبْتُمْ ذُنُوبى وَکنْتُمْ
کار خلق خود را به شما واگذارده و فرمانبردارى شما را به فرمانبردارى خود که شما بخشش گناهانم را (از خدا) بخواهید
شُفَعاَّئى فَاِنّى لَکمْ مُطیعٌ مَنْ اَطاعَکمْ فَقَدْ اَطاعَ اللَّهَ وَمَنْ عَصاکمْ
و شفیعان من گردید زیرا که من فرمانبردار شمایم ، هر که از شما فرمانبردارى کند خداى را فرمانبردارى کرده و هر که نافرمانى شما
فَقَدْ عَصَى اللَّهَ وَمَنْ اَحَبَّکمْ فَقَدْ اَحَبَّ اللَّهَ وَمَنْ اَبْغَضَکمْ فَقَدْ اَبْغَضَ
کند خداى را نافرمانى کرده و هر که شما را دوست دارد خداى را دوست داشته و هر که شما را دشمن دارد خداى را دشمن داشته ،
اللَّهَ اَللّهُمَّ اِنّى لَوْ وَجَدْتُ شُفَعاَّءَ اَقْرَبَ اِلَیک مِنْ مُحَمِّدٍ وَاَهْلِ بَیتِهِ
خدایا اگر من شفیعانى را مى یافتم که نزدیکتر باشند بدرگاهت از محمد و خاندان
الاَْخْیارِ الاَْئِمَّةِ الاَْبْرارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعاَّئى فَبِحَقِّهِمُ الَّذى اَوْجَبْتَ لَهُمْ
نیکویش آن پیشوایان نیکوکار بطور مسلم آنها را شفیعان خود قرار مى دادم پس از تو مى خواهم بدان حقى که براى ایشان
عَلَیک اَسْئَلُک اَنْ تُدْخِلَنى فى جُمْلَةِ الْعارِفینَ بِهِمْ وَبِحَقِّهِمْ وَفى
بر خود واجب کردى که مرا در زمره عارفان به مقام آنها و به حق آنها قرارم ده و نیز
زُمْرَةِ الْمَرْحُومینَ بِشَفاعَتِهِمْ اِنَّک اَرْحَمُ الرّاحِمینَ وَصَلَّى اللَّهُ عَلى
در زمره کسانى که بوسیله شفاعت آنها مورد مهر قرار گرفته اند که تو مهربانترین مهربانانى و درود خدا بر
مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً کثیراً وَحَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ
محمد و آل پاکش و سلام مخصوص و بسیارى بر آنها باد و بس است ما را خدا و نیکو
الْوَکیلُ
وکیلى است
مؤلّف گوید که این زیارت را شیخ نیز در تهذیب نقل کرده و بعد از این دعاى و داعى نقل کرده اند که ما به ملاحظه اختصار آنرا ذکر ننمودیم و این زیارت چنانکه علاّمه مجلسى فرموده بهترین زیارات جامعه است از جهت متن و سند و فصاحت و بلاغت و والد ماجدش در شرح فقیه فرموده که این زیارت احسن و اکمل زیارات است و من تا در عتبات عالیات بودم زیارت نکردم ائمّه علیهم السلام را مگر به این زیارت .
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.